هنری چهارم (۱۶۱۰ – ۱۵۵۳) اولین پادشاه بوربون فرانسه بود. او کشورش را که به خاطر اختلافات مذهبی از هم پاشیده بود دوباره متحد ساخت. از سال ۱۵۷۲ پادشاه ناوار و از سال ۱۵۸۹ پادشاه فرانسه شد. در میدان جنگ سربازی بی نظیر و در سر میز مذاکره، مذاکره کننده ای ماهر بود. این نامه را از میدان جنگ به گابریل دستر نوشته است.
یک روز تمام صبورانه در انتظار رسیدن خبری از شما بودم، برای رسیدن نامه لحظه شماری می کردم. غیر از این هم سزاوار نبوده است. ولی دلیلی ندارد که یک روز دیگر هم به انتظار بنشینم مگر اینکه خدمتکارم تنبلی کرده یا اسیر دشمن شده باشند چون که جرات نمی کنم به شما خرده بگیرم، ای فرشته زیبای من : از عشق و علاقه شما نسبت به خودم مطمئن هستم البته این نیز بدین خاطر است که عشق و شوق من نسبت به هیچ کس هرگز بیش از این نبوده، به همین دلیل است که در همه ی نامه هایم این جمله ترجیع بند کلام من شده است: بیا، بیا، بیا ای معشوق عزیزم.
کرم نما و فرودآ و به مردی افتخار بده که اگر آزاد بود هزاران فرسنگ راه می پیمود تا خود را به پایت اندازد و دیگر هرگز از پیش پایت بر نمی خاست. اگر مایل باشید از اینجا خبری بگیرید باید بگویم که آب درون خندق ها را خشک کرده ایم اما توپ ها که تا روز جمعه به خواست خداوند در شهر شام خواهیم خورد در جای خود مستقر نمی شوند.
فردای روزی که به مانت برسی، خواهرم به آته یعنی همان جایی که هر روز از لذت دیدار شما برخوردار می شوم، وارد خواهد شد. یک دسته شکوفه پرتقال را که هم اینک به دستم رسیده پیشکش می فرستم. دست کنتس (خواهر گابریل، فرانسوا) و دست دوست عزیزم (خواهر هنری، کاترین) را اگر آنجا باشند می بوسم و در مورد شما عشق نازنینم باید عرض کنم که بر خاک پایتان یک میلیون بار بوسه می زنم.
نظرات شما عزیزان:
|